متن سخنرانی څارنپوه محمدفرید حمیدی لوی څارنوال دولت جمهوری اسلامی افغانستان در تجلیل از هفتادمین سالروز کنوانسیونهای ۱۹۴۹ ژنیو

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
جلالتمآبان محترم معاون صاحب رییس جمهوری اسلامی افغانستان، وزیر صاحب عدلیه، جناب معین صاحب سیاسی وزارت امور خارجه، رییس صاحب کمیتۀ صلیب سرخ، خانم سیما سمر وزیر دولت در امور حقوق بشر، همکاران بینالمللی و تمام همکارانی که در این جلسه حاضر هستند؛ السَّلامُ عَلَیکُم وَ رَحمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ!
در آغاز از وزارت امور خارجه و کمیتۀ بینالمللی صلیب سرخ، بهخاطر برگزاری برنامۀ گرامیداشت از هفتادمین سالگرد کنوانسیونهای چهارگانۀ ژنیوا- در پایتخت کشوری که از هفتاد سال تصویب کنوانسیونها، ۴۱ سال آن را در جنگ و مصیبت سپری کرده است- تشکر میکنم. یک رابطۀ معنادار و پرمفهوم میان این کنوانسیونها و کابل خونین و پرمصیبت- کابلی که۴۱ سال و چندین نسل را در جنگ سپری کرده است- وجود دارد. من در بحثهای زیادی در پاریس و ژنیوا شرکت کردهام که چندین نسل جنگ را در پشت پردههای تلویزیون دیده اند؛ ولی ما هر روز جنگ را با گوشت و پوست و خون و تمام روابط و علایق خود تجربه میکنیم. جنگی که چندین رژیم تبدیل شد؛ ولی درد و مسائل مردم افغانستان دوام یافت. این جنگها چندین میلیون کشته، مهاجر، دربهدر و آواره، معلول، معتاد مواد مخدر- که این هم ناشی از جنگ، مصیبت، فقر، بیکاری و دربهدری میشود، بهجا گذاشت. این کشور از سال ۱۹۷۸ تا سال ۲۰۱۹ میلادی، چندین تریلیون خسارات مادی و معنوی به بار آرود.
برای ما کنوانسیونهای ژنیوا برای انسانیتر سازی جنگ، اسناد بسیار مهم و معتبر است. همانطور که جلالتمآب معاون صاحب رییس جمهوری گفتند؛ از زمانیکه بشریت پا دراین کره خاکی گذاشته است، سالی نبوده که در آنجا جنگ وجود نداشته باشد. اما من میگویم؛ بشریت روزی را به یاد ندارد که جنگ صورت نگرفته باشد. جنگ یک شر اجتنابناپذیر است .بناءً برای اینکه بتوانیم جنگ را قاعدهمند بسازیم، حقوق، عزت، حیثیت، جان و مال افرادی را که در جنگ دخیل نیستند و حتا کسانیکه دشمن هستند؛ ولی دیگر نمی تواند جنگ کنند، باید مورد حمایت قرار بگیرند.
باید گفت که این مقررات و اهداف که در ژنیوا وجود دارد، محصول ۱۹۴۹ میلادی نیست. اگر ما شاهنامۀ فردوسی و شرح جنگهای آنزمان را - که با دشمن و اسرا چگونه با مدارا برخورد شود- بخوانیم، میدانیم که با آنان چگونه برخورد صورت میگرفت. قبلتر از آن، پس از ظهور اسلام ، قواعد، مقررات و تأکیدات حضرت محمد پیامبر اکرم(ص) میبینیم. وی زمانیکه تدارکات جنگی را میگرفت؛ به تمام امرا و لشکریانش میگفت که اطفال، زنان و پیرمردان را نکشید. درختان را قطع نکنید. معابد و کسانی را که در این عبادتگاهها - ولو اینکه به اسلام معتقد نیستند - مورد حمایت قرار دهید. آبهای دشمن را مسموم و آلوده نکنید. با آنکه این دستورات تدوینناشده و نامکتوب بود؛ ولی همه این مسائل حقوقبشری، انساندوستانه و محیط زیستی را رعایت میکردند. اساسات، اهداف و مقررات دقیق و جدی قوانین بینالمللی بشر دوستانه، در اعتقادات، فرهنگ و تاریخ ملی ما وجود دارند.
اهمیت کنوانسیونهای ژنیوا را به لحاظ تاریخی-علمی، جلالتمآب معاون صاحب و جناب معین صاحب وزارت امور خارجه بیان کردند. اما علاوه بر اینکه این کنواسیونها در هفتاد سال گذشته توانست از مصایب و دردها در جریان جنگ جلوگیری کند یا کاهش بدهد، جان میلیونها انسان را نیزنجات داد؛ ولی ما هنوز با مصیبت جنگ با همان شدت، وحشت و وخامتش روبهرو هستیم. این بدین معناست که یک جای کار میلنگد. باید دقت و جدیت بیشتر صورت بگیرد تا قوانین و مقررات ملی و بینالمللی به گونهیی عیار شود که ما مصایب و تلفات افراد ملکی در جنگ را به حداقل(قابل تحمل) کاهش بدهیم. متأسفانه چیزی که امروز در افغانستان جریان دارد، برای هیچ کشوری قابل تحمل نیست. ملت افغانستان هر روز در این رابطه زجر میکشد و تکلیف میبیند.
جنگ، استفاده از اسلحه، مهمات، استراتیژی و شیوههای جنگی، تدابیر و تمهیداتی که حمایت از افراد ملکی را به حد اکثر رسانده و تلفات ناشی از جنگها را به حد اقل برساند، با اسرا و زندانیان چگونه برخورد شود؛ از موارد دیگری است که این قوانین و مقررات، دنبال میکند.
اما در عین زمان مشکلاتی هم وجود دارد. میخواهم به عنوان لویڅارنوال افغانستان- لویڅارنوال کشوری که ۴۱ سال را در جنگ سپری کرده است و به عنوان یک شهروند این کشور که تجربۀ ۴۱ سال درد، مصیبت و جنگ را تحمل کرده است- این مسأله را مطرح کنم. یکی از این مسائل است که برای رعایت قوانین بینالمللی بشردوستانه، نیت و ارادۀ کافی وجود دارد. این قوانین، قوانین بینالمللی است؛ من تنها از آدرس دولت افغانستان صحبت نمیکنم، از تمام دولتهای که عضویت این قوانین را دارد، باید نیت و ارادۀ کافی و قاطع به وجود بیاید تا شیوههای جنگی برای حمایت از افراد ملکی و کاهش تلفات انسانی، درد و رنج انسانها متمرکز شود.
ناکافی بودن ابزارهای اجرا و نظارت، یکی از این مسائل و مشکلات است. در ۴۱ سال جنگ افغانستان، حداقل یک نفر پاسخگو نبوده است. این درد من نیست؛ درد سوریه، یمن، عراق و دهها کشوری دیگری است که در محیط و منطقهیی که ما زندگی میکنیم این درد وجود دارد. ما زمانی میتوانیم این ابزارها را، ابزارهای مناسب بگویم که هر کسی که از اینها پا فراتر گذاشته و نقض میکند، باید مورد پیگرد و تعقیب قرار بگیرد. بناءً ابزارهایی که برای اجرای این قوانین وجود دارد، قویتر و دقیقتر شده و افراد در برابر اعمالی که در جریان جنگ و صلح انجام میدهند ملزم به پاسخگویی شوند.
عدم آگاهی از این قوانین یکی از مسائل و مشکلات جدی دیگر است. در تمام دنیا بیشترین بودجۀ نظامی، برای آموزش مهارتهای جنگی هزینه میشود. باید به همان اندازهیی که ما فن جنگ را به سرباز خود میآموزانیم، قانون جنگ را نیز یادش بدهیم. جنگ منصفانه و عادلانه، رعایت حقوق و افراد در جریان جنگ، کمساختن مصایب هر فردی که هم در جنگ هست و هم در جنگ شرکت ندارد. بنابر این تنها فن جنگ، سرباز را شجاع، قوی و مطمئن نمیسازد. سرباز باید هم فن جنگ را بداند و هم قانون جنگ را. این یکی از مسائل است که نه تنها دولت افغانستان؛ بلکه تمام کشورها به این مساله متمرکز شوند و بودجۀ آموزش و آگاهی مقامات ملکی و نظامی خود را به خصوص سربازهای خود را در این عرصه باید بالا ببرد.
مشکلات بینالمللی دیگری هم وجود دارد که میخواهم اینجا آن را آدرس کنم. متأسفانه بعداز دهۀ هشتاد، اندیشه و تفکر حقوقبشری به رکود مواجه شده است. ظهور نهضتها و دولتهای پوپولیستی، عوامفریب و عوامگرا در اروپا، امریکای لاتین، در گوشه و کنار این دنیا، ارزشهای جهانی حقوق بشر را به شکل به مخاطره و دشواری مواجه ساخته اند. مهاجرستیزی، اسلامهراسی، بیگانهگریزی و بیگانهستیزی، بها ندادن به ارزشهای جهانی حقوقبشری، از مسائل بسیار جدی است که امروز و آیندۀ بشریت را به چالش کشانیده است. یکی از عرصههای که به خطر مواجه است؛ محیط زیست، ارزشهای جهانی حقوقبشری و به ویژه کنوانسیونهای ژنیوا و قواعد بینالمللی جنگی است. به این مساله باید توجه جدی صورت بگیرد.
همانطور که قبلاً گفتم، عدم موجودیت مکانیزمهای موثر پاسخگویی، این عرصه را به یک عرصۀ ضعیف تبدیل کرده است. ترس از قانون در عرصۀ رعایت حقوق بینالملل بشردوستانه وجود ندارد. بناءً برخی از افرادی را که در عرصۀ ملی و بینالمللی بهخاطر انجام اعمال ضدانسانی و حقوقبشری که در جریان جنگ و صلح انجام میدهند، در تمام عرصههای ملی و بینالمللی بیشتر شود. از این طریق پیام داده شود که حتا در حالت جنگ هم هر کسی مختار نیست که هر کاری را انجام بدهند؛ بلکه در برابر اعمالش یا در جریان جنگ یا بعد از جنگ پاسخگو است.
مشکلی دیگری که در این قوانین وجود دارد؛ این قوانین زمانی به تصویب رسیده است که کشورها جنگ کردند و در اثر تجارب و درسهای که از جنگ بهدست آوردند، در سال ۱۹۴۹ به تصویب رسیده است. امروز هیچ دو کشوری به صورت فعال در حالت جنگ نیستند؛ بلکه گروههای نیابتی که به نیابت از دولتها با همدیگر جنگ میکنند و هزاران مصیبت می آفریند. شاید یکی از دلایل که دولت به صورت مستقیم به خاطر تعقیب اهداف خود به جنگ نمیپردازند، گریز از قوانین بینالملل بشردوستانه و مسوولیت باشد. از این طریق آسانترین و ارزانترین راه این است که نیروهای دیگر را در داخل کشورها بهخاطر مقاصد و اهداف خود و کشتار افراد ملکی تمویل ، تجهیز و حمایت کنند. بناءً این کنوانسیونها و دولتهای عضو، مسوول به رعایت آن هستند. گروههای تروریستی، گروههایی که به نیابت از منافع بیگانگان و دیگران در داخل سرحدات کشورها میجنگند، باید شامل و مشمول جدی قوانین بینالمللی شوند.
نمیگویم این قوانین،کهنه است، این قوانین باید مطابق اقتضاآت و ضرورت کشورها بروز شود- مخصوصاً من که از ۴۱ سال تجربۀ جنگ و مصیبتهای آن صحبت میکنم- بناءً امروز همۀ شما میدانید که کیها در کدام کشورها جنگ نیابتی میکنند، تمویل میکنن، تجهیز میکنند و دست به کشتار افراد میزنند. هنوز در عرصۀ بین المللی، به خاطر منافع کشورها برای تروریسم و گروههای تروریستی، یک تعریف دقیق وجود ندارد. هرچه زودتر به این مصیبت پایان داده شود. سیاه از سفید جدا شود،. تروریست و غیرتروریست مشخص شود و همه تابع نظم و نظام عدالت، انصاف و رعایت حقوق بشر شوند.
راجع به دولت افغانستان و تعهدات بین المللیاش صحبت میکنیم. کدجزای افغانستان که فعلاً نافذ است؛ تمام تعهدات بینالمللی افغانستان را از ممنوعیت شکنجه تا کشتار جمعی، جنایات علیه بشریت و جنایات جنگی را جرمانگاری کرده و برای آن مجازات تعین کرده است. قوانین دیگری هم تدوین شده است که تعهد و وفای دولت جمهوری اسلامی افغانستان را میرساند.
در مورد آموزش و اصلاحات در نیروهای امنیتی؛ معاون صاحب وزارت دفاع ملی و دوستان دیگر صحبت خواهند کرد؛ ولی دوباره تأکید میکنم که سربازان ما هم به فن جنگ ضرورت دارند و هم به فراگیری قانون جنگ.
څارنوالی؛ ریاست تحقیق جرایم بینالمللی را ایجاد کرده است که اکنون هم چندین جرم که در همین ساحه در افغانستان صورت گرفته، مورد بررسی و تحقیق این ریاست قرار دارد. آخرین مورد آن همان موضوعی که در جلال آباد و زرمت به وقوع پیوسته و شما شاهد هستید. جلالتمآب رییس جمهوری اسلامی افغانستان هم مستقیماً خطاب به ملت در این رابطه، تأسف و مراتب غمشریکی خود را اعلام کردند. در عین زمان به ادارۀ لویڅارنوالی جمهوری اسلامی افغانستان وظیفه سپرد که این مسأله را بررسی کند. ما آمادگیهای قبلی داشتیم و فعلاً هم در این رابطه بررسیهای دقیق و جدی صورت میگیرد.
وظیفه یک دولت مسوول حمایت از نیروهای امنیتی و دفاعی است. همۀ مردم افغانستان مرهون و مدیون فداکاری و شجاعت نیروهای امنیتی و دفاعی ماست که همین اکنون هم در گوشه - گوشۀ افغانستان بهخاطر دفاع از حریم مقدس و مردم افغانستان، عزت، حیثیت و حقوق مردم آنان، شجاعانه و صادقانه مبارزه میکنند. افزون بر اینکه ما به آنان احترام میکنیم و مدیون و مرهون آنان هستیم، ولی نیروهای امنیتی و دفاعی یک دولت مسوول و پاسخگو در برابر شهروندانش همین است که ضمن حمایت از نیروهای امنیتی و دفاعی شان، هر کس یا مقامی را که قانون اساسی افغانستان را رعایت نمیکند و باعث خطرات و جرایم در جریان جنگ و صلح میشود، مسوول و پاسخگو بسازد.
بناءً یک دولت مسوول و پاسخگو با دو دست نمیجنگد؛ با یک دست با دشمن میرزمد و دست دیگرش به قانون اساسی، به تعهدات بینالمللی و به رعایت از حقوق و آزادی های شهروندانش بسته است.
به امید پیروزی افغانستان و تمام مردم جهان نه در جنگ؛ بلکه بر جنگ. به امید صلح و امنیت پایدار در افغانستان!
تشکر از توجه همۀ شما